امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام
چکیده:
جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق علیهالسلام (۸۳-۱۴۸ق)، ششمین امام شیعیان امامی و پنجمین امام شیعیان اسماعیلیه است. دوران امامت او با خلافت پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و دو خلیفه نخست عباسی سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود. امام صادق علیهالسلام به جهت ضعف حکومت اموی، فعالیت علمی بسیار بیشتری نسبت به دیگر امامان شیعه داشته است. شمار شاگردان و راویان او را ۴۰۰۰ نفر دانستهاند. بیشتر روایات اهل بیت علیهالسلام، از امام صادق است. از اینرو مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند.
امام صادق در میان پیشوایان فقهی اهل سنت جایگاه بالایی دارد. ابوحنیفه و مالک بن انس از او روایت کردهاند. ابوحنیفه او را عالمترین فرد در میان مسلمانان دانسته است. در سال ۱۳۷۸ قمری، شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الأزهر مصر، مذهب جعفری را به رسمیت شناخت.
امام صادق با وجود ضعف حکومت اموی و درخواست شیعیان، برضد حکومت قیام نکرد. او درخواستهای ابومسلم خراسانی و ابوسلمه را برای برعهدهگرفتن خلافت رد کرد. در قیام عمویش زید بن علی نیز شرکت نکرد. وی همچنین شیعیان را از قیام پرهیز میداد. بااینهمه روابط حسنهای با حاکمان زمان خود نداشت. او به جهت فشارهای سیاسی حکومتهای اموی و عباسی از روش تقیه استفاده میکرد و به یارانش نیز چنین توصیه میکرد.
امام صادق علیهالسلام بهمنظور ارتباط بیشتر با شیعیان، پاسخ به سؤالات شرعی آنها، دریافت وجوه شرعی و رسیدگی به مشکلات شیعیان، سازمان وکالت را تشکیل داد. فعالیت این سازمان در زمان امامان بعد گسترش پیدا کرد و در غیبت صغرا به اوج رسید. در زمان او فعالیت غالیان گسترش یافت. وی با اندیشه غُلُوّ به شدت برخورد و غالیان را کافر و مشرک معرفی کرد.
امام صادق علیهالسلام به علت احضار حکومت، به عراق سفر کرده و به کربلا، نجف و کوفه رفته است. وی قبر امام علی علیهالسلام را که تا پیش از آن پنهان بود، به یارانش نشان داد. برخی از علماء شیعه معتقدند که امام صادق علیهالسلام به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت شهید شده است. برطبق منابع روایی شیعه، وی امام کاظم علیهالسلام را به عنوان امام بعد از خود به اصحابش شناسانده بود؛ اما بهمنظور حفظ جان امام کاظم، پنج نفر، ازجمله منصور خلیفه عباسی را وصی خود معرفی کرد. پس از شهادت امام صادق علیهالسلام فرقههای مختلفی در شیعه شکل گرفت که اسماعیلیه ، فَطَحیه و ناووسیه از آن جملهاند.
از هشتصد کتاب درباره امام صادق علیهالسلام نام بردهاند که کتابهای اخبار الصادق مع ابی حنیفه و اخبار الصادق مع المنصور از محمد بن وهبان دبیلی (قرن ۴) از قدیمیترین آنها است. برخی دیگر از کتابها درباره امام صادق عبارت است از: زندگانی امام صادق جعفر بن محمد علیهالسلام نوشته سید جعفر شهیدی، الامام الصادق علیهالسلام و المذاهب الاربعة نوشته اسد حیدر، پیشوای صادق از سیدعلی خامنهای و موسوعة الإمام الصادق، تألیف باقر شریف قَرَشی.
نام، نسب و القاب
جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، ششمین امام مذهب شیعه امامی (حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ص۳۹۱) و پنجمین امام مذهب اسماعیلیه است (تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۱۱۰، ۱۱۹)، پدر او امام محمد باقر علیهالسلام و مادرش ام فروه دختر قاسم پسر محمد بن ابوبکربود الارشاد، ج۲، ص۱۸۰) برطبق کشف الغمه، از آنجا که نسب مادر امام صادق علیهالسلام هم از پدر و هم از مادر به ابوبکر میرسید، امام صادق گفته است: «لَقَدْ وَلَدَنِي أَبُو بَكْرٍ مَرَّتَيْن» (من دو بار از ابوبکر متولد شدهام)؛ اما برخی از جمله علامه شوشتری و محمدباقر مجلسی، این روایت را جعلی میدانند. (بحار الانوار، ج۲۹، ص۶۵۱ ـ ۶۵۲)
کنیه مشهور امام صادق علیهالسلام، ابوعبدالله (ناظر به دومین فرزندش عبدالله افطح) است. با کنیههای ابواسماعیل (ناظر به فرزند ارشدش، اسماعیل) و ابوموسی (ناظر به دیگر فرزندش امام موسی کاظم علیهالسلام) نیز از او نام بردهاند. (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۱۸۱) مشهورترین لقب ایشان «صادق» است (همان)؛ برطبق روایتی، پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله این لقب را به او داده است تا از جعفر کذاب تمایز یابد (کمال الدین، ص۳۱۹؛ القاب الرسول و عترته، ص۶۰، ۶۱)؛ اما برخی گفتهاند امام صادق علیهالسلام به جهت پرهیز از شرکت در قیامهای عصر خود، صادق لقب گرفته است؛ چراکه در آن زمان به کسی که مردم را گرد خود جمع و به قیام برضد حکومت تحریک میکرد، کذّاب (دروغگو) میگفتند (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۱۸۱) در همان دوران ائمه این لقب برای امام صادق علیهالسلام به کار میرفته است (همان) و برخی از علماء اهل سنت چون مالک بن انس، احمد بن حنبل و جاحظ نیز از او با این لقب نام بردهاند. (همان)
زندگینامه
امام صادق علیهالسلام، در ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ق در مدینه به دنیا آمد و در سال ۱۴۸ق در ۶۵ سالگی همانجا درگذشت (الارشاد، ج۲، ص۱۸۰)، برخی ولادتش را در سال ۸۰ق نوشتهاند (ن.ک کشف الغمة، ج۲، ص۶۹۱) همچنین ابن قتیبة الدینوری وفاتش را در سال ۱۴۶ق ثبت کرده است (نک: المعارف، ص۲۱۵)که آن را خطای در ضبط میدانند (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۱۸۷)، درخصوص روز و ماه وفات امام صادق علیهالسلام اختلافنظر وجود دارد. دیدگاه مشهور علماء متقدم شیعه این است که وی در ماه شوال درگذشته است؛ اما در منابع متقدم روز وفات نیامده است؛ بااینهمه منابع متأخر ۲۵ شوال را روز وفات دانستهاند (همان)، در مقابلِ دیدگاه مشهور، در بحار الانوار به نقل از کتاب مصباح کفعمی آمده است که امام صادق علیهالسلام در ۱۵ رجب وفات کرده است، اما محققانِ کتاب این مطلب را در آن نیافتهاند. (ن.ک: بحار الانوار، ج۴۷، ص۲)
همسران و فرزندان
شیخ مفید برای امام صادق علیهالسلام ده فرزند و چند همسر برشمرده است: (نک: الارشاد، ج۲، ص۲۰۹)
همسر
نسب
فرزندان
توضیحات
حمیده
دختر صاعد یا صالح
کاظم علیهالسلام، اسحاق و محمد
امام کاظم هفتمین امام شیعیان امامیه است. (ملل و نحل، ج۱، ص۱۴۸)
فاطمه
دختر حسین بن علی بن حسین(ع)
اسماعیل، عبدالله افطح و ام فروة
عبدالله پس از درگذشت پدر ادعای امامت کرد و پیروان او فطحیه نام گرفتند(المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۱۳، ۲۱۴). اسماعیل در زمان حیات امام صادق علیهالسلام درگذشت ولی عدهای مرگ او را نپذیرفتند و فرقه اسماعیلیه را تشکیل دادند. (نک:الارشاد، ج۲، ص۲۰۹)
همسران دیگر
عباس، علی، اسماء و فاطمه
به گفته شیخ مفید هر یک از این فرزندان از یک کنیز (ام ولد) بوده است. (زندگانی امام صادق، ۴)
دوران امامت
حیات امام صادق علیهالسلام، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی، سَفّاح و منصور دوانیقی همزمان بود (زندگانی امام صادق، ص4). او در سفر امام باقر به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود(همان، ص6). در امامت امام صادق علیهالسلام، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند(همان، ص4). در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق علیهالسلام جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد(همان، ص47)، البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم قمری، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنیامیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق علیهالسلام و پیروانش وجود داشت. (حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ص۴۳۵)
نصوص امامت
از دیدگاه شیعه، امام از جانب خدا تعیین میشود و از راههای شناخت او، نَصّ (تصریح پیامبر صلیاللهعلیهوآله یا امام قبلی به امامت امام پس از خود) است ( ارشاد الطالبین، ص۳۳۷). کلینی در کتاب کافی روایاتی را به منظور اثبات امامت امام صادق علیهالسلام مطرح کرده است. (کافی، ج۱، ص۳۰۶ ـ ۳۰۷).
سازمان وکالت
به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی، دشوار بودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق علیهالسلام، وی مجموعهای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام سازمان وکالت یاد میشود( سازمان وکلات ائمه، ج۱، ص۴۷ - ۵۰). این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند خمس، زکات، نذر و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت(سازمان وکلات ائمه، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰ ـ ۳۳۲). سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغری به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره غیبت کبرای امام زمان و مرگ وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت. (بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وكالت اماميه (مراحل شكلگیری و عوامل پیدایش)، ص۷۵ ـ ۱۰۴)
برخورد با غالیان
در زمان امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام فعالیت غُلات، افزایش یافت (حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۰۷) آنها مقامی رُبوبی برای ائمه قائل بودند یا آنها را پیامبر میدانستند. امام صادق علیهالسلام اندیشه غُلُوّ را بهشدت رد کرد، مردم را از همنشینی با غالیان پرهیز داد (همان، ص۴۰۷ ـ ۴۰۸) و آنان را فاسق و کافر و مشرک دانست. (رجال کشی، ص۳۰۰)
در حدیثی از وی در خصوص غالیان به شیعیان توصیه شده است: «با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید» (همان، ص 297) امام صادق علیهالسلام در خصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: «مراقب باشید غلات جوانانتان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند؛ خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل میشوند». (امالی، ص۶۵۰)
فعالیت علمی
در دوران امامت امام صادق علیهالسلام، به علت ضعف حکومت اموی، آزادی بیشتری برای ابراز عقیده به وجود آمد و بحثهای علمی بسیاری در موضوعات مختلف درگرفت (زندگانی امام صادق، ص۴۷ - ۶۰)، این آزادی علمی و دینی که برای کمتر امامی از ائمه دوازدهگانه وجود داشت، سبب شد تا شاگردان امام آزادانه در مباحث علمی شرکت کنند (حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۳۵ ـ ۴۳۶)؛ ابان بن تغلب گزارش کرده است که مردم در مسجد از او سؤالات فقهیشان را میپرسیدند (همان، ص ۴۳۶)؛ امام صادق علیهالسلام با استفاده از این فرصت، روایات فراوانی در زمینههای گوناگونِ فقه، کلام و... بیان کرد (زندگانی امام صادق(ع)، ص۶۱) و به گفته ابن حَجَر هیتمی، مردم از او دانشهای فراوان نقل میکردند و آوازه او به همه جا رسیده بود (نک: الصواعق المحرقه، ص۵۵۱)، ابو بحر جاحظ هم نوشته است دانش و فقه او دنیا را پر کرده بود (رسائل الجاحظ، ص۱۰۶)، حسن بن علی وشاء هم گفته است که نهصد نفر را در مسجد کوفه دیده است که از امام صادق علیهالسلام حدیث نقل میکردند. (رجال نجاشی، ص۳۹)
مذهب جعفری
در میان امامان شیعه، چه در اصول دین و چه در فروع دین، بیشترین روایت از امام صادق علیهالسلام نقل شده است (جعفر صادق(ع)، امام، ص۲۰۵) وی همچنین بیشترین شمار راویان را داشته است. اربلی شمار روایتکنندگان از او را ۴۰۰۰ تن دانسته است (نک: کشف الغمة، ج۲، ص۷۰۱) به گفته ابان بن تغلب شیعیان هرگاه در سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآله اختلافنظر پیدا میکردند، به سخن حضرت علی علیهالسلام تمسک میکردند و آنگاه که در سخن امام علی علیهالسلام اختلاف نظر داشتند، به سخن امام صادق علیهالسلام رجوع میکردند (رجال نجاشی، ص۱۲) به جهت نقل بیشترین روایات فقهی و کلامی از امام صادق علیهالسلام، مذهب شیعه امامی را مذهب جعفری نیز میخوانند (زندگانی امام صادق، ص۶۱)، امروزه امام صادق علیهالسلام به نام رئیس مذهب جعفری مشهور است. (امام صادق(ع) رئیس مذهب جعفری، سایت سازمان تبلیغات اسلامی، تاریخ درج: ۹ شهریور ۱۳۹۲، تاریخ بازدید: ۱۰ آیان ۱۳۹۶)
در سال ۱۳۷۸ق، شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الأزهر مصر، در پاسخ به استفتائی، مذهب جعفری را به رسمیت شناخت و عمل به آن را به لحاظ شرعی جایز شمرد. (همبستگی مذاهب اسلامی، ص۳۴۴)، (شیخ محمود شلتوت، سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، فتوای تاریخی شیخ شلتوت مفتی اعظم عالم تسنن و رئیس دانشگاه الازهر مصر، درسهایی از مکتب اسلام، ش۳، ۱۳۳۸)
مناظرات و گفتگوهای علمی
در متون حدیثی شیعه، مناظرات و گفتگوهایی میان امام صادق علیهالسلام و متکلمان مذاهب دیگر و نیز برخی از منکران وجود خدا گزارش شده است (برای نمونه نگاه کنید: اصول کافی، ج۱، ص ۷۹ ـ ۸۰ و ۱۷۱ - ۱۷۳؛ اختصاص، ص۱۸۹ ـ ۱۹۰) در برخی از مناظرات شاگردان امام صادق علیهالسلام در حضور وی در زمینهای که تخصص داشتهاند، با دیگران مناظره کردهاند. در این جلسات امام صادق علیهالسلام بر مناظره نظارت کرده و گاه خود نیز وارد بحث شده است (اصول کافی، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۳) و برای مثال در گفتگو با عالمی اهل شام که خود درخواست مناظره با شاگردان امام صادق علیهالسلام را داشت، امام از هشام بن سالم خواست تا در زمینه کلام با او گفتگو کند (اصول کافی، ج۱، ص۱۷۱ - ۱۷۳)؛ همچنین از فردی که قصد مناظره با او را داشت، خواست تا در هر زمینهای که میخواهد، ابتدا با شاگردانش گفتگو کند و در صورت غلبه بر آنها با او مناظره کند. آن فرد در زمینه قرآن با حُمران بن اَعیَن، در زمینه ادبیات عربی با اَبان بن تَغلِب، در فقه با زُراره و در کلام با مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم مناظره کرد و مغلوب شد. (رجال کشی، ص۲۷۵ - ۲۷۷)
احمد بن علی طبرسی در کتاب الاحتجاج مجموعهای از مناظرات امام صادق علیهالسلام را گرد آورده است که برخی از آنها عبارتاند از:
مناظره با یکی از منکران خدا درباره وجود خدا (احتجاج، ج۲، ص۳۳۱ - ۳۳۳)
مناظره با ابوشاکر دَیصانی، درباره وجود خدا (همان، ص ۳۳۳)
مناظره با ابن ابی العوجاء درباره وجود خدا (همان، ص۳25 - ۳۳6)
مناظره با ابن ابی العوجاء درباره حدوث عالَم (همان، ص336)
مناظرهای طولانی با یکی از منکران وجود خدا درباره مسائل مختلف دینی (همان، ص ۳۳6 - 352)
مناظره با ابوحنیفه درباره شیوه استنباط احکام فقهی، بهویژه قیاس (همان، ص 360 - 362
مناظره با برخی از علماء معتزله درباره شیوه انتخاب حاکم و برخی احکام فقهی (همان، ص 362 - 364
سیره سیاسی
حیات امام صادق علیهالسلام، با خلافت ده خلیفه آخر بنی امیه از جمله عمر بن عبدالعزیز و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست عباسی، سفاح و منصور دوانیقی همزمان بود (زندگانی امام صادق، ص۴)، او در سفر امام باقر به شام که به درخواست هشام بن عبد الملک صورت گرفت، همراه پدر بود (همان، ص6)، در امامت امام صادق علیهالسلام، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد و سفاح و منصور خلفاء عباسی حکومت کردند (همان، ص4) در این دوران حکومت بنیامیه ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنیعباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومتها فرصت مناسبی برای امام صادق جهت انجام فعالیتهای علمی فراهم کرد (همان، ص47) البته این آزادی تنها در دهه سوم قرن دوم هجری، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنی امیه و پس از آن به جهت قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق علیهالسلام و شیعیانش وجود داشت. (حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ص۴۳۵)
دوری از قیام مسلحانه
بهرغم آنکه امامت امام صادق علیهالسلام با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیریهای نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به خلافت را نپذیرفت. شهرستانی گزارش کرده است که ابومسلم خراسانی پس از مرگ ابراهیم امام، در نامهای امام صادق علیهالسلام را شایستهترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق علیهالسلام در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران منی و نه زمانه، زمانه من است» (الملل والنحل، ج۱، ص۱۷۹) او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامهاش داد (مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۴) وی همچنین در قیامهایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش زید بن علی، شرکت نکرد (امام جعفر صادق، ص۱۸۳ ـ ۱۸۴) بر طبق حدیثی، امام صادق علیهالسلام نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است. (مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۲۳۷)
اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
در سالهای پایانی حکومت بنیامیه، گروهی از بنیهاشم از جمله عبدالله بن حسن مثنی و پسرانش و سفاح و منصور در ابواء جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش محمد را مهدی معرفی کرد و از حاضران خواست با او بیعت کنند.
امام صادق علیهالسلام وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام ظهور مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به حسادت متهم کرد. امام صادق علیهالسلام قسم خورد که از روی حسادت سخن نمیگوید و پیشبینی کرد که پسران او کشته میشوند و خلافت به سفاح و منصور میرسد (مقاتل الطالبیین، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶) رسول جعفریان ریشه اختلاف میان فرزندان امام حسن علیهالسلام و فرزندان امام حسین علیهالسلام را همین داستان دانسته است. (حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ص۳۷۱)
رابطه با حاکمان
با وجود دوری امام صادق علیهالسلام از قیام مسلحانه برضد حکومتها، وی روابط حسنهای با حاکمان زمان خود نداشته است. زمانی که همراه پدرش امام محمد باقر علیهالسلام به حج رفته بود، در مراسم حج، اهل بیت علیهمالسلام را برگزیدگان خدا معرفی و به دشمنی خلیفه هشام بن عبدالملک با اهل بیت علیهمالسلام اشاره کرد (بحار الانوار، ج۴۶، ص۳۰۶) وی در پاسخ به منصور دوانیقی که از او خواست مانند دیگر مردم نزد او برود، نوشت: ما چیزی نداریم که به جهت آن از تو بترسیم و تو چیزی از امور اخروی نداری که ما به جهت آن به تو امیدوار باشیم و نه تو در نعمتی هستی که ما آن را به تو تبریک گوییم و نه میپنداری که در مصیبتی هستی که آن را به تو تسلیت گوییم. پس ما را با تو چکار؟! (همان، ج47، ص184)
آتش زدن خانه امام صادق(ع)
بنابر روایتی از کتاب کافی، هنگامی که حسن بن زید والی مکه و مدینه بود، به دستور منصور عباسی، خانه امام صادق علیهالسلام را آتش زد. طبق این روایت در این آتشسوزی در و دهلیز خانه امام علیهالسلام در آتش سوخت و امام علیهالسلام در حالی که از میان آتش عبور میکرد، از خانه خارج شد و گفت: من فرزند اَعراق الثَّرَی (لقب حضرت اسماعیل) هستم. من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم. (کافی، ج۱، ص۴۷۲)
البته طبری نوشته است که منصور در سال ۱۵۰ق یعنی دو سال پس از وفات امام صادق علیهالسلام، حسن بن زید را حکمران مدینه کرده است. (تاریخ طبری، روائح التراث العربی، ج۸، ص۳۲)
بهکارگیری شیوه تقیه
بهجز دهه سومِ قرن دوم قمری که با فروپاشی خلافت بنیامیه همزمان بود، خلفای اموی و عباسی همواره فعالیتهای امام صادق علیهالسلام و یارانش را زیر نظر داشتند. فشارهای سیاسی در اواخر زندگی امام صادق علیهالسلام بیش از پیش شد (حیات فکریسیاسی امامان شیعه، ص۴۳۵) طبق برخی روایات مأموران منصور دوانیقی کسانی را که با شیعیان امام صادق علیهالسلام در ارتباط بودند، شناسایی میکردند و گردن میزدند. از این رو امام صادق علیهالسلام و یارانش از روش تقیه استفاده میکردند. (همان)
امام صادق به سفیان ثوری که به دیدار او آمده بود، توصیه کرد به جهت آنکه هر دوی آنها را حکومت تحتنظر گرفته است، برود (مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۲۴۸) در حدیث دیگری امام صادق علیهالسلام از ابان بن تغلب خواسته است که در پاسخ به پرسشهای فقهی مردم، برای آنکه مشکلی پیش نیاید، دیدگاههای علماء اهل سنت را برایشان نقل کند (رجال کشی، ص۳۳۰)، همچنین روایاتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که بر تقیه تأکید میکنند. در برخی از آنها تقیه در جایگاهی برابر با نماز قرار گرفته است. (روضةالواعظین، ج۲، ص۲۹۳)
خصوصیات اخلاقی
در منابع روایی در زمینه ویژگیهای اخلاقی امام صادق علیهالسلام گزارشهایی از زهد، انفاق، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه امام صادق علیهالسلام را از بزرگترین افراد اهل بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است (کشف الغمه، ج۲، ص۶۹۱) مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است: در مدتی که پیش امام صادق علیهالسلام میرفته، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزهداری و ذکرگفتن دیده است. (بحار الانوار، ج۴۷، ص۱۶)
به گزارش بحار الانوار امام در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاسگزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم میارزید، به وی بخشید (همان، ص61)، روایتهایی نیز از انفاقهای پنهانی امام صادق علیهالسلام در دست است. به نوشته کتاب کافی، او شبها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه میریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر میبرد و میان آنها تقسیم میکرد (کافی، ج۴، ص۸)، ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق علیهالسلام کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنیهاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن دعا کرد و گفت: او همیشه برایش پول میفرستد؛ اما امام صادق علیهالسلام، با وجود ثروتش چیزی به او نمیدهد. (مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۲۷۳)
سفر به عراق
امام صادق علیهالسلام در زمان حکومت سفاح و نیز حکومت منصور دوانیقی به علت احضار حکومت، سفرهایی را به عراق داشته است. او در این سفرها به کربلا، نجف، کوفه و حیره هم رفته است(الامام الصادق، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۱۲۶و۱۳۰)، محمد بن معروف هلالی نقل کرده است که در سفر امام صادق علیهالسلام به حیره، مردم به شدت از او استقبال کردهاند؛ بهگونهای که تا چند روز به جهت ازدحام مردم، نتوانسته است امام را ملاقات کند. (بحار الانوار، ج۴۷، ص۹۳ ـ ۹۴)
محراب امام صادق علیهالسلام در مسجد کوفه که در بخش شرقی مسجد، نزدیک قبر مسلم بن عقیل قرار دارد و محراب او در مسجد سهله از جمله یادگارهای وی در عراق است (الامام الصادق، ج۱، ص۱۲۹)، امام صادق قبر امام حسین علیهالسلام در کربلا را زیارت کرده است (همان ص 130) ، در ساحل رود حسینیه در کربلا، بنایی است که محرابی منسوب به امام صادق در آن قرار دارد. (همان)
نشاندادن قبر حضرت علی(ع)
در برخی روایات از زیارتهای امام صادق علیهالسلام از قبر امام علی علیهالسلام سخن آمده است (تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۵ ـ ۳۶) او قبر امام علی علیهالسلام را که تا پیش از آن پنهان بود، به یارانش نشان داد. به گفته کلینی، وی روزی یزید بن عمرو بن طلحه را به مکانی میان حیره و نجف برد و قبر حضرت علی علیهالسلام را به او نشان داد (کافی، ج۴، ص۵۷۱)، شیخ طوسی نیز گفته است: امام صادق علیهالسلام نزد قبر امام علی آمد، نماز خواند و به یونس بن ظَبیان گفت: این مزار امیر المؤمنین است. (تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۵)
شاگردان و راویان
شیخ طوسی در رجال خود از حدود ۳۲۰۰ راوی برای امام صادق علیهالسلام نام میبَرد(اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۱۹ - ۶۷۹)، شیخ مفید در کتاب الارشاد شمار راویان او را به چهار هزار نفر میرساند (الارشاد، ج۲، ص۲۵۴)، گفتهاند ابن عقده کتابی درخصوص راویان امام صادق علیهالسلام داشته است که در آن نام ۴۰۰۰ راوی آمده است. (الکنی و الالقاب، ج۱، ص۳۵۸)
بیشتر نویسندگان اصول اربعمائه (اصول چهارصدگانه شیعه)، شاگردان امام صادق علیهالسلام بودهاند (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۱۸۷) همچنین در مقایسه با دیگر ائمه، وی بیشترین شاگرد را از میان اصحاب اجماع داشته است که مورد اعتمادترین روایان ائمه هستند(همان) برخی از مشهورترین شاگردان امام صادق علیهالسلام عبارتند از:
زُرارَة بن اَعین، بُرَید بن معاویه، جَمیل بن دَرّاج، عبدالله بن مُسکان، عبدالله بن بُکَیر، حَمّاد بن عثمان، حماد بن عیسی، اَبان بن عثمان، عبدالله بن سنان، ابو بصیر، هشام بن سالم و هشام بن حکم.
از روایتی که کَشّی درباره مناظره شاگردان امام صادق علیهالسلام نقل کرده است، به دست میآید که برخی شاگردان او در زمینههای خاصی تخصص داشتهاند. طبق این روایت حُمران بن اَعیَن در علوم قرآنی، اَبان بن تَغلِب در ادبیات عرب، زُراره در فقه و مؤمن الطّاق و هِشام بن سالم در کلام تخصص داشتهاند (رجال کشی، ص۲۷۵ - ۲۷۷)، برخی دیگر از شاگردان امام صادق علیهالسلام که در زمینه کلام تخصص داشتند، عبارتاند از حمران بن اعین، قیس ماصر و هشام بن حکم. (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۱۹۹)
امام صادق علیهالسلام و اهل سنت
برخی از علماء و ائمه فقهی اهل سنت، شاگردان امام صادق علیهالسلام بودهاند. شیخ صدوق از مالک بن انس نقل کرده است که وی مدتی نزد امام صادق علیهالسلام میرفته و از او حدیث میشنیده است (خصال، ص۱۶۸؛ امالی، ص۱۶۹؛ علل الشرایع ص۲۳۴) مالک بن انس در کتاب مُوَطَّأ از امام صادق علیهالسلام حدیث نقل کرده است(موطأ، ص۱۰) ابن حجر هیتمی نوشته است عالمان بزرگ اهل سنت، چون یحیی بن سعید، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، ابوحنیفه، شعبة بن الحجاج و ایوب سختیانی از امام صادق علیهالسلام روایت کردهاند. (الصواعق المحرقة، ج۲، ص۵۸۶)
احادیث مشهور
برخی از احادیث مشهور امام صادق علیهالسلام به شرح زیر است:
حدیث توحید مُفَضَّل:
توحید مُفَضَّل حدیثی طولانی است که امام صادق علیهالسلام آن را در چهار جلسه به مُفَضَّل بن عمر املاء کرده است (نک: توحید مفضل، ترجمه میرزایی)؛ در این حدیث از مسائلی چون آفرینش جهان، خلقت انسان، شگفتیهای جهان حیوانات، شگفتیهای آسمان و زمین، حقیقت مرگ و فلسفه خلقت انسان سخن به میان آمده است. (همان)
حدیث عِنوان بَصری:
در حدیث عِنوان بَصری، امام صادق علیهالسلام پس از تعریف عبودیت، دستورالعملهایی را در زمینههای ریاضت نفس، بردباری و علم، به شخصی به نام عِنوان بصری گفته است. (بحار الانوار، ج۱، ص۲۲۴ - ۲۲۶)
مقبوله عُمَر بن حَنظَله:
این حدیث از دو موضوع قضاوت و تعارض روایات سخن گفته است (کافی، ج۱، ص۶۷)، طرفداران نظریه ولایت فقیه برای اثبات آن به این حدیث استناد میکنند. (الحکومة الاسلامیه، ص۱۱۵ - ۱۲۱؛ نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، ص۱۰۰)
دیدگاه اهل سنت درباره امام صادق
امام صادق علیهالسلام نزد بزرگان اهل سنت جایگاه بالایی داشته است. ابوحنیفه از پیشوایان اهل سنت، امام صادق علیهالسلام را فقیهترین و داناترین فرد در میان مسلمانان دانسته است (تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۲۶)، به گفته ابن ابی الحدید علماء اهل سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، احمد بن حنبل و شافعی با واسطه یا بیواسطه شاگرد امام صادق علیهالسلام بودهاند و ازاینرو فقه اهل سنت در فقه شیعه ریشه دارد (شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸)، با این همه، در فقه اهل سنت، با وجود توجه فراوان به فقیهان معاصر امام صادق علیهالسلام چون اوزاعی و سفیان ثوری، به دیدگاههای او توجه نشده است (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۲۰۶) و برخی از علماء شیعه چون سید مرتضی بدین جهت به علماء اهل سنت انتقاد کردهاند. (همان)
درگذشت
بسیاری از منابع متقدم شیعه و سنی از شهادت امام صادق علیهالسلام سخن نگفتهاند (همان، ص187)، برخی از علماء شیعه همچون شیخ مفید درگذشت او را به مرگ طبیعی دانستهاند. برخی نیز با تکیه بر حدیثی که میگوید امامان با قتل از دنیا میروند، گفتهاند امام صادق علیهالسلام شهید شده است (همان، ص187) و شیخ صدوق تصریح کرده است که امام صادق علیهالسلام به دستور منصور دوانیقی و بر اثر مسمومیت از دنیا رفته است. (الاعتقادات، ص۹۸)
وصیت امام صادق
بنابر احادیث، امام صادق علیهالسلام بارها امام کاظم علیهالسلام را به عنوان امام بعد از خود به اصحاب خاصش معرفی کرده بود (رجال کشی، ص۲۸۲ ـ ۲۸۳)؛ اما به جهت سختگیریهای عباسیان و به منظور حفظ جان امام کاظم علیهالسلام، پنج نفر، از جمله خلیفه عباسی را وصی خود معرفی کرد (سیره پیشوایان، ص۴۱۴)، از اینرو برخی از اصحاب برجسته امام صادق علیهالسلام مانند مؤمن طاق و هشام بن سالم نیز درباره جانشین امام صادق علیهالسلام مردد بودند. آنان ابتدا سراغ عبدالله افطح رفتند و از او سؤالاتی پرسیدند؛ اما پاسخهای عبدالله آنها را قانع نکرد. سپس با موسی بن جعفر علیهالسلام ملاقات کردند و با پاسخهای وی قانع شدند و امامت او را پذیرفتند. (رجال کشی، ص۲۸۲ ـ ۲۸۳)
انشعاب در شیعه
پس از شهادت امام صادق علیهالسلام فرقههای مختلفی در شیعه به وجود آمد. گروهی از شیعیان، مرگ اسماعیل پسر امام صادق علیهالسلام را انکار کرده، او را امام میدانستند. شماری از این گروه، که از حیات اسماعیل مأیوس شدند، پسر او محمد را امام دانستند. این گروه به اسماعیلیه شهرت یافتند. برخی دیگر عبدالله اَفْطَح را امام دانسته، به فَطَحیه مشهور شدند؛ اما پس از مرگ او که حدود ۷۰ روز پس از شهادت امام صادق علیهالسلام رخ داد، به امامت موسی بن جعفر معتقد شدند. شماری نیز به پیروی از شخصی به نام ناووس در امامت حضرت صادق علیهالسلام توقف کردند و فرقه ناووسیه را به وجود آوردند. عدهای هم به امامت محمد دیباج معتقد شدند. (فرق الشیعه، ص۶۶ - ۷۹)
تألیفات امام صادق
در برخی از کتابهای حدیثی شیعه رسالهها یا نامههای بلندی از امام صادق علیهالسلام گزارش شده است. در صحت بعضی از آنها تردید هست، اما بعضی دیگر در کتبی چون کافی آمده و از اعتبار بالایی برخوردارند. برخی از این رسالهها عبارتاند از:
رساله امام صادق علیهالسلام به اصحاب: این رساله شامل توصیههایی به شیعیان در زمینههای مختلف است و در کتاب کافی آمده است.
رساله شرایع الدین به روایت اَعمَش: این رساله درباره اصول و فروع دین است. آن را ابن بابویه نقل کرده است.
قطعهای از یک نامه در زمینه تفسیر.
قطعهای از یک نامه به اهل قیاس در نقد آنان.
الرسالة الأهوازیه. این نامه برای نجاشی والی اهواز نوشته شده است. متن آن در کتاب کشف الریبه نوشته شهید ثانی آمده است.
توحید المُفَضَّل یا کتاب فکِّر: این رساله حاصل سخنان امام صادق علیهالسلام درباره خداشناسی برای مُفَضَّل بن عمر است که به جهت تکرار عبارت «فَکِّر یا مُفَضَّل» (فکر کن ای مفضل) در آن، در گذشته به «کتاب فَکِّر» شهرت داشت.
رساله اَهلیلَجه: در این رساله امام صادق علیهالسلام با پزشکی هندی درباره اثبات وجود خدا گفتگو کرده است. نجاشی از این کتاب با نام بِدءُالخَلق و الحَثُّ عَلَی الاِعتبار نام برده است.
متن مشهور به تفسیر امام صادق(ع):
تفسیر النُعمانی. (جعفر صادق علیهالسلام، امام، ص۲۱۸ ـ ۲۱۹)
کتابهایی نیز وجود دارد که شاگردان امام صادق علیهالسلام از سخنان او تألیف کردهاند. برخی از آنها که به چاپ رسیدهاند، عبارتاند از:
«الجعفریات» یا «الاَشعَثیات» نوشته محمد بن محمد بن اشعث،
نثر الدُرَر: متن این کتاب را ابن شُعبه حَرّانی در تحف العقول آورده است.
الحِکَم الجعفریه،
مجموعهای از کلمات قِصار (جملات کوتاه) به روایت سلمان بن ایوب که متن آن در کتاب فرائِدُ السَمَطَین جوینی آمده است. (همان)
کتابشناسی
کتابهای فراوانی درباره امام صادق علیهالسلام، نگارش یافته است. کتاب کتابشناسی امام جعفر صادق علیهالسلام، حدود هشتصد عنوان کتاب چاپی را نام برده است. کتابهای اخبار الصادق مع ابی حنیفه و اخبار الصادق مع المنصور از محمد بن وهبان دبیلی (قرن ۴) و اخبار جعفر بن محمد از عبدالعزیز یحیی جلودی (قرن ۴) قدیمیترین کتابها در این زمینه است (همان، ص219). برخی از کتابها درباره امام صادق علیهالسلام عبارتاند از:
الامام الصادق علیهالسلام و المذاهب الاربعة، نوشته اسد حیدر. این کتاب با عنوان امام صادق علیهالسلام و مذاهب چهارگانه، به زبان فارسی ترجمه شده است. (اسد، امام صادق(ع) و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام و دیگران)
کتابنامه امام صادق علیهالسلام از رضا استادی
الإمام الصادق، نوشته محمدحسین مظفر. این کتاب را سیدابراهیم سیدعلوی با عنوان صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق علیهالسلام، به زبان فارسی برگردانده است. (صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق، ترجمه سیدعلوی،)
الإمام جعفر الصادق، تألیف عبدالحلیم الجُندی
زندگانی امام صادق جعفر بن محمد علیهالسلام، نوشته سید جعفر شهیدی
پرتوی از زندگانی امام صادق علیهالسلام، نوشته نورالله علیدوست خراسانی
پیشوای صادق، از سیدعلی خامنهای
موسوعة الإمام الصادق، تألیف باقر شریف قَرَشی
موسوعة الامام جعفر الصادق نوشته سیدمحمدکاظم قزوینی. تاکنون پانزده جلد این کتاب چاپ شده است. این مجموعه قرار است ۶۰ جلد باشد. (گزارشی از موسوعه الامام الصادق علیه السلام، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۳۹۶)
موسوعة الإمام جعفر الصادق، نوشته هِشام آل قُطَیط
مغز متفکر جهان شیعه، نوشته ذبیح الله منصوری. نویسنده نگارش کتاب را به مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ نسبت داده و خود را مترجم آن معرفی کرده است؛ اما برخی این سخن را نادرست دانسته و گفتهاند چنین کتابی وجود خارجی ندارد. (به معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز)
منابع
«القاب الرسول و عترته»، ضمن المجموعة النفيسة، قم، ۱۴۰۶ق.
«شیخ محمود شلتوت»، سایت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
«گزارشی از موسوعه الامام الصادق علیه السلام»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۳۹۶.
ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ۱۳۸۵ق.
ابن حجر الهیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض و الضلال و الزندقة، تحقیق عبدالرحمن بن عبدالله الترکی، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۱۷ق.
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
ابن قتیبة الدینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، الطبعة الثانیة، ۱۹۹۲م.
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، شرح و تحقیق احمد صقر، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق.
اربلى، علی بن عیسی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۹ش.
اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تصحیح محمدجواد مشکور، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۰ش.
بیآزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی (مقالات دارالتقریب)، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷ش.
پاکتچی، احمد، «جعفر صادق علیهالسلام، امام»، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم علیهالسلام، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
جاحظ، عمرو بن بحر، رسائل الجاحظ، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۲۰۰۲م.
جباری، محمدرضا/ ملبوبی، محمدكاظم، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وكالت اماميه (مراحل شكلگیری و عوامل پیدایش)، قم، تاریخ در آیینه پژوهش، سال هفتم، شماره سوم، پاييز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴.
جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمة علیهم السلام، قم، مؤسسه آموزش پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲ش.
جعفریان، رسول، حیات فکریسیاسی امامان شیعه، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۹۳ش.
حیدر، اسد، امام صادق و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام و دیگران، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب قم، ۱۳۹۰ش.
ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق امیر علی مهنا و علی حسن فاعور، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۵ق.
شهیدی، سیدجعفر، زندگانی امام صادق جعفر بن محمد علیهالسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۴ش.
صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، تهران، سمت، ۱۳۸۸ش.
صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۳۷۹ش/۱۴۱۳ق.
صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، موسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا علیهالسلام، تحقیق مهدی لاجوردی زاده، تهران، انتشارات جهان، بی تا.
صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۹ش.
صدوق، محمد بن على بن بابويه، الخصال، تحقیق و تصحیح علىاكبر غفارى، قم، جامعه مدرسين، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
صدوق، محمد بن على بن بابويه، علل الشرائع، قم، كتابفروشى داورى، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
طبرسی، فضل بن الحسن، اعلام الوری باعلام الهدی، تحقیق موسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، موسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، تحقیق و تصحیح محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضى، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
طبری، محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائح التراث العربی، بیتا.
طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، تحقیق مؤسسه بعثت، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تحقیق و تصحیح حسن الموسوى خرسان، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، تحقیق مهدی رجایی، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق
فتال نيشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، قم، انتشارات رضى، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
قمی، عباس، الکنی و الالقاب، طهران، مکتبه الصدر، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
كشى، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تحقیق و تصحیح شیخ طوسی و حسن مصطفوی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
مالک بن أنس، موطأ الامام مالک، تحقیق محمد مصطفی اعظمی، ابوظبی، موسسة زاید بن سلطان آل نهیان، ۱۴۲۵ق.
مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، قم، دار الهجره، الطبعه الثانیه، ۱۴۱۵ق.
مصباح یزدی، محمدتقی، نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ بیست و ششم، ۱۳۹۱ش.
مظفر، محمدحسین، الامام الصادق، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا.
مظفر، محمدحسین، صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق، ترجمه سیدابراهیم سیدعلوی، قم، رسالت، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز.
مفضل بن عمر، توحید مفضل؛ شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق علیهالسلام، ترجمه نجفعلی میرزایی، قم، هجرت، چاپ هجدهم، ۱۳۷۳ش.
مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۳۷۲ش.
مفيد، محمد بن محمد، الإختصاص، تحقیق علیاکبر غفارى و محمود محرمى زرندى، قم، الموتمر العالمى لالفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
موسوی خمینی، سیدروح الله، الحکومة الاسلامیه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ نهم، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.
نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۱۶ق.
نجفی، «امام صادق علیهالسلام رئیس مذهب جعفری»، سایت سازمان تبلیغات اسلامی، تایخ درج: ۹ شهریور ۱۳۹۲، تاریخ بازدید: ۱۰ آیان ۱۳۹۶.
نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ترجمه محمد جواد مشکور، بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۵۳ش.