Languages فارسی فارسى درى English اردو Azəri Bahasa Indonesia پښتو français ไทย Türkçe Hausa Kurdî Kiswahili Deutsche РУС Fulfulde Mandingue
Scroll down
اخلاقی_تربیتی

نقش تربیت در تعالی اخلاق

2016/11/23

نقش تربیت در تعالی اخلاق

نقش تربیت در تعالی اخلاق

اشاره: موضوع اخلاق، رابطه انسان با خود، خدا، دیگران و طبیعت را در بر می‌گیرد. از این‌رو اصلاح اخلاق، یعنی اصلاح همة روابط انسان در رسیدن به تعالی واقعی، که خود موجب شکوفایی استعدادها است. در این مسیر لازم است «استعدادها»، «افعال»، «آرزوها» با «غایت وجودی» و «هدف خلقت» انسان هماهنگ شود؛ و مقدمه این هماهنگی شناخت و آگاهی از «نقطه‌های کمال» و «راه‌های رسیدن به آن»، «بایدها»، «نبایدها» و همچنین آگاهی از «هست‌ها» و «واقعیات تکوینی» می‌باشد. این‌که شناخت از موضوعات فوق همه به عهده علم اخلاق است و یا علوم دیگر نیز در این راستا به کمک این علم می‌آیند تا تعالی اخلاقی صورت پذیرد موضوعی است که در این نوشتار تبیین خواهد شد:

تعریف اخلاق

اخلاق جمع خُلْق می‌باشد و «خُلق» ملکه و هیئت پایدار نفسانی است که افعال به آسانی و بدون فکر و نظر از آن صادر می‌شود؛ اگر افعالی که از این هیئت صادر می‌شود شرعاً و عقلاً پسندیده باشد این هیئت را خلق نیکو گویند و اگر زشت و ناپسند باشد خلق بد نامیده می‌شود». (اخلاق شُبَّر، ص10)

برای تبیین تعریف فوق توضیح چند واژه لازم است:

1. ملکه: حالات و صفات نفس انسان مثل حالات و صفات بدن انسان دو گونه اند: برخی به سرعت دگرگون می‌شوند که به آن «حال» می‌گویند و برخی پایدارند، که به راحتی تغییر نمی‌کنند. این صفات پایدار در اثر تکرار اعمال خاص متناسب با آن صفت در انسان پدیدار می‌شود که به آن «ملکه» گویند.

2. انجام کار به صورت روان و راحت: در تعریف اخلاق این قید مطرح شده از این رو به رفتارهایی که انسان با تکلف و سختی انجام می‌دهد آن عمل را اخلاقی نمی‌گویند مثل بخششی که با اکراه و زحمت انجام شود ولی اگر همین بخشش توأم با آسانی و رغبت باشد این فعل، اخلاقی است و این شخص دارای ملکه سخاوت می‌باشد.

تعریف علم اخلاق

«اخلاق علمی است که به ما نشان می‌دهد روابط گوناگون خود را چگونه تنظیم کنیم تا به هدف غایی از خلقت خویش دست یابیم.

در علم اخلاق از صفات پایدار نفسانی بحث می‌شود و معلوم می‌شود که هر انسان باید کدام صفت نفسانی را در خود تقویت و کدام یک را از خود دور کند. همچنین در علم اخلاق رفتارهای متناسب با هر یک از صفات نیکوی نفسانی شناخته می‌شود. یعنی افعال خوب و درست از افعال بد و نادرست تمیز داده می‌شود». (آموزه‌های بنیادین علم اخلاق، محمد فتحعلی خانی، ج1، ص17)

بنابراین موضوع علم اخلاق اعم از ملکات نفسانی است که فلاسفه اخلاق تاکنون روی آن تأکید داشته‌اند بلکه موضوع اخلاق با توجه به آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) همة کارهای آدمی است که متصف به خوب و بد می‌شوند و می‌توانند موجب پیدایش کمال و فضیلت و یا رذیلت و نقص در نفس آدمی گردند. (اخلاق در قرآن، محمد تقی مصباح یزدی، ج1، ص 240)

به عبارت دیگر در علم اخلاق چند چیز مورد ارزش گذاری ماست: ملکات و حالات نفسانی و افعال که رنگ ارزشی داشته باشند؛ که ملکات را با اوصافی همچون «فضیلت» و «رذیلت» ارزش گذاری می‌کنیم. افعال را با اوصافی چون جمیل، نیکو، خوب، قبیح، بد، درست و نادرست توصیف می‌کنیم.

در کتاب‌های اخلاقی گذشتگان علاوه بر شناسایی ملکات و رفتارهای نیکو، راه‌های دستیابی به این ملکات نیز تا حدودی معرفی می‌شده است. که می‌توان گفت این بخش از کتب اخلاقی در واقع مربوط به حوزه تعلیم و تربیت است. برای تبیین بیشتر نظر شما را به تعریف اجمالی از «تعلیم و تربیت» به عنوان یک رشته علمی جلب می‌کنیم:

تعریف: «تعلیم و تربیت دانشی است که چگونگی هدف گذاری و راه‌های رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی را نشان می‌دهد». (آموزه‌های بنیادین علم اخلاق، ج1، ص33)

توضیح: دانش تعلیم و تربیت مستقیماً ارزش‌گذاری نمی‌کند؛ یعنی «خوب» یا «بد» بودن اخلاقی افعال را مشخص نمی‌کند؛ بلکه خوبی و بدی افعال و ملکات را از علم اخلاق می‌گیرد و سپس نشان می‌دهد که چگونه می‌توان ملکات خوب را در افراد پدید آورد و چگونه می‌توان ملکات بد را از آنها زدود.

البته همان‌طور که از عنوانش معلوم است تعلیم و تربیت فقط راه‌های کسب و حفظ صفات اخلاقی را نشان نمی‌دهد، بلکه می‌آموزد که اگر بخواهیم مفاهیم خاصی را آموزش دهیم چگونه باید عمل کنیم. (آموزه‌های بنیادین علم اخلاق، ج1، ص33)

یادآوری 1

دانش تعلیم و تربیت برای آن‌که بتواند راه دستیابی به صفات اخلاقی نیکو را نشان دهد از دانش‌هایی چون روانشناسی بهره می‌برد. در علم النفس و روانشناسی از حقایق نفسانی و «هست‌ها» خبر می‌دهد و بدیهی است که تا از هست‌ها آگاهی نداشته باشیم و این‌که انسان و نفس آن چه شئون و ابعادی دارد و... نمی‌توانیم در تعالی اخلاق به توفیقاتی دست یابیم. (ر.ک: اخلاق در قرآن، محمد تقی مصباح یزدی، ج2، ص 24)

روانشناسی تربیتی در واقع مهمترین و کاربردی ترین رشته‌های روانشناسی است که تلاش دارد اصول، قوانین و یافته‌های شاخه‌های مختلف روانشناسی را در قلمرو تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار دهد. (روانشناسی تربیتی کاربردی، غلامعلی افروز، ص 16)

یادآوری 2

از آنجا که علوم تربیتی و روانشناسی از جمله علوم انسانی است و تدوین «علوم انسانی» با «جهان بینی» افراد و مکاتب ارتباط مستقیم دارد از این رو هر فرد و گروهی که بخشی از این علوم تربیتی و روانشناسی را توسعه داده به همان اندازه نگرش‌های خود را هم در آن دخالت داده است به همین خاطر ضرورت دارد که با جهان بینی اسلامی به علوم تربیتی و روانشناسی نگریست و سره را از ناسره جدا کرد و به خدمت اخلاق گرفت.

در کتاب آموزه‌های بنیادین علم اخلاق می‌خوانیم:

در بخشی از حوزه بزرگ «تعلیم و تربیت» که فلسفه تعلیم و تربیت نامیده می‌شود، از مطالب مطرح در حوزة اخلاق بهره گیری می‌شود. یعنی در فلسفه تعلیم و تربیت دیدگاه‌های مختلف تأثیر می‌گذارند. مثلاً اگر دیدگاه اخلاقی یک فیلسوف تربیتی این باشد که هر عمل فقط در صورتی خوبِ اخلاقی است که فایده‌ای برای عامل آن پدید آورد، در این صورت نظر او دربارة اهداف نهاد آموزش و پرورش و هدف‌های اجتماعی تعلیم و تربیت تغییر خواهد کرد. حال اگر دیدگاه اخلاقی فیلسوف تربیتی این باشد که خوبیِ هر عمل به میزان تأثیر آن در تقرب انسان به خدا بستگی دارد، اهداف نهاد آموزش و پرورش و هدف‌های تعلیم و تربیت، در نظر او چیزهای دیگری خواهد بود. (ر.ک: آموزه‌های بنیادین علم اخلاق، ج1، ص 35؛ و تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، ص88 به بعد)

نتیجه

از آنچه بیان شد به این نتیجه می‌رسیم که علم اخلاق صفات نفسانی پایدار و رفتارهای متناسب با آن صفات را به ما معرفی و ارزش گذاری می‌کند. و دانش تعلیم و تربیت خوبی و بدی افعال و ملکات را از علم اخلاق می‌گیرد و آن گاه نشان می‌دهد که چگونه می‌توان ملکات خوب را در افراد پدید آورد و یا چگونه ملکات بد را از آنها زدود.

بنابراین اخلاق انسان‌ها ریشه در تربیت آنها دارد و به تعبیر استاد شهید مطهری اخلاق اثر و نتیجه تربیت است و انسان می‌تواند با تربیت صحیح به فضائل عالی اخلاقی دست یابد. (تعلیم و تربیت در اسلام، ص76)

حال که ضرورت بحث تربیت و رابطه آن با اخلاق تبیین شد نظر شما را به تربیت از نگاه اسلام جلب می‌کنیم:

تربیت در اسلام

اگر والدین حق اطاعت بر فرزندان دارند، فرزندان نیز حق بزرگ تری بر عهدة والدین دارند و آن حق تعلیم و تربیت است. یعنی زمینه را فراهم کنند تا استعدادها و قابلیت‌های بالقوة آنان در ابعاد جسمی، شناختی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، معنوی و... به فعلیت و شکوفایی برسد.

در این باره از حضرت علی (علیه‌السلام) حکایت شده: «...حقُّ الْوَلَدِ علیَ الوالد ان یُحَسِّن اْسْمُه و یُحَسِّن ادبه و یعلّمه القرآن؛ حق فرزند بر پدر آن است که نام نیکو بر او برگزیند و خوب ادبش کند و به او قرآن بیاموزد».( نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 391)

مسئولیت والدین در تربیت فرزندان به قدری سنگین و مهم است که امام سجاد (علیه‌السلام) در انجام این وظیفة خطیر از خداوند چنین استمداد می‌کند: «بار الها مرا در تربیت فرزندان و نیکی به آنها یاری فرما». (دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه (دعا دربارة فرزندان))

مراحل تربیت

از نظر اسلام تربیت مراحلی دارد که در هر مرحله لازم است دقت و حوصله لازم به کار رود. بر خلاف برخی، که تربیت را از دوران کودکی می‌دانند؛ اسلام برنامة تربیتی را از پیش از انعقاد نطفه شروع می‌کند از این رو می‌توان مراحل تربیت را بدین ترتیب برشمرد:

1. مرحلة پیش از حمل؛

2. مرحلة جنینی؛

3. مرحلة نوزادی؛

4. مرحلة بعد از دوسالگی؛

5. و مراحل بعدی که از جنبه‌های مختلف دارای تقسیم بندی‌های متعدد است.

آنچه مهم است این است که در هر مرحله تربیتی باید سه محور زیر مورد توجه قرار گیرد تا تربیت صحیح انجام پذیرد:

الف: شناخت ویژگی‌ها

ب: تعیین نیازها

ج: تأمین نیازها به صورت مطلوب

1. مرحله قبل از حمل

این مرحله را نیز می‌توان به دو مرحله عمده تقسیم کرد:

الف: مرحله قبل از ازدواج

چنانچه گذشت در اسلام نقطه‌های آغازین تربیت کودک را نه تنها قبل از تولد بلکه قبل از ازدواج می‌داند که یکی از دلایل آن موضوع وراثت است. زیرا در جریان تشکیل نطفه نقش عوامل ژنتیکی و سهم وراثت در تکوین شخصیت کودک به چشم می‌خورد.

وراثت: به طور کلی مجموعه خصوصیات و ویژگی‌های غیر اکتسابی که از اجداد گذشته و از طریق والدین، توسط «ژن‌ها» به فرزند انتقال می‌یابد، وراثت یا انتقال ژنتیکی می‌نامند.

وراثت پدیده‌ای بسیار پیچیده است که به طور خلاصه می‌توان گفت: هنگامی که تخمک (سلول جنسی ماده) در محیط رحم، توسط سلول جنسی نر یا اسپرماتوزوئید بارور می‌شود، نطفه منعقد می‌شود. به هنگام تشکیل نطفه، جنین ترکیب معینی از کروموزم‌ها (بیست و سه جفت نیمی از پدر و نیمی از مادر)، یا ترکیب مشخصی از ژن‌های والدین را دریافت می‌کند. صفاتی که از ژن‌ها به کودک منتقل می‌شود، ممکن است مستقیم از پدر و مادر و یا از اجداد پیشین باشد.( روانشناسی تربیتی کاربردی، غلامعلی افروز، ص216)

در فرایند تشکیل نطفه هرگونه اختلال در ترکیب کروموزوم‌ها می‌تواند موجبات نقص جنین را فراهم آورد.

مطالعات انجام شده نشان می‌دهد نسبت معلولیت‌های ژنتیکی ناشی از ازدواج‌های فامیلی به طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر از ازدواج‌های غیر فامیلی است.( روانشناسی تربیتی کاربردی، غلامعلی افروز، ص219)

اصل موضوع وراثت از نظر علمی مسلم می‌باشد و در روایات اسلامی نیز بر این موضوع تأکید شده است به عنوان نمونه از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حکایت شده: «تجوزوا فی الحجز الصالح فان العِرْقَ دساسٌ؛ از خانواده‌های شایسته و صالح همسر برگزینید، زیرا ویژگی‌های (والدین و اجداد) از طریق عِرق=[ژن] (به فرزند) منتقل می‌شود». (مکارم الاخلاق، ص 197)

و در روایتی دیگر می‌فرماید: «حسن الاخلاق برهان کرم الاعراق؛ خوبی اخلاق یک فرد نشان نیکو بودن ژن‌های اوست (که از والدین به او منتقل شده است)». (غررالحکم، ص 254)

با توجه به آنچه گذشت در منابع دینی، روی دقت در انتخاب همسر و اصالت خانوادگی او تأکید شده است و ویژگی‌هایی را نیز بر شمرده اند. (وسایل الشیعه، ج 14، ص 120 و کافی ج5، ص 247)

ب: مرحله بعد از ازدواج

وقتی همسر مناسب با ویژگی‌های نیکو مانند دین داری و عاقل بودن و دارای اصالت خانوادگی انتخاب شد، مناسب‌ترین بستر برای تشکیل نطفه آماده شده است که لازم است با اعمال و رفتار مناسب بهداشت روان زوجین تأمین شود به ویژه بهداشت روانی زن، چرا که اثرپذیری جنین از مادر بیشتر از اثرپذیری آن از پدر است.

برخورداری زوجین از نگرش مثبت و انگیزة لازم برای فرزندآوری، پرهیز از خستگی جسمی و روحی و کم خوابی و به دور از آشفتگی عاطفی، برخورداری از چهره‌ای متبسم و عاشقانه و همراه با قلبی آرام حداقل شرایط روانی لازم برای تشکیل نطفه و برداشتن گام‌های آغازین برای تربیت فرزند می‌باشد که در آیات قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) توجه به غذای حلال و طیب، خلوت گزینی و عزلت (سوره مریم، آیه49) و کناره‌گیری موقت، برای تهذیب نفس و پالایش روحی و راز و نیاز و دعا و درخواست فرزند صالح (سوره فرقان، آیه 74) مورد توجه واقع شده است و در روایات اسلامی در مورد آداب آمیزش زن و مرد و زمان و مکان و نقش آن در شکل‌گیری شخصیت و تربیت فرزند صالح توصیه‌های فراوانی شده است (وسایل الشیعه، ج2، ص 250 به بعد، برای آگاهی بیشتر ر.ک: حلیة المتقین، علامه مجلسی)  که اهمیت موضوع را می‌رساند.

2. مرحلة جنینی؛

در این مرحله نیز، سه محور شناخت ویژگی‌ها، تعیین نیازها و چگونگی حسن تأمین نیازها را به اختصار بررسی می‌کنیم.

جنین در حدود هفته چهاردهم، شباهت کامل به هیأت آدمی دارد. در این دوره از رشد، سر جنین نسبت به بقیه قسمت‌های بدنش بزرگتر است. به عبارت دیگر تقریباً نیمی از قد کودک را سر او تشکیل می‌دهد. رشد فوق العاده چشم‌گیر سر، بیانگر رشد سریع سلول‌های مغزی او است.

بررسی رشد نسبی اندام نشان می‌دهد که رشد سر کودک از بدو تولد تا دوران بلوغ تقریباً دو برابر، و رشد شکم سه برابر و اندازه پاها به پنج برابر می‌رسد؛ از این رو اساس رشد سلول‌های مغزی در دوران جنینی صورت می‌گیرد؛ لذا شناخت و توجه مادران و پدران به این امر مهم می‌تواند در رشد متعادل و سلامت جنین کاملاً مؤثر واقع شود.( روان شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، غلامعلی افروز، تهران، انجمن اولیا و مربیان، یازدهم، 1385ش، ص10)

در روایات اسلامی، دربارة تغذیه و تأثیر آن در این دوران تأکید شده است. از امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) حکایت شده:

به زنان باردار شیر بنوشانید. اگر جنین در شکم مادر با شیر تغذیه شود، شجاع می‌شود و عقلش افزایش خواهد یافت.2

در برخی روایات، علاوه بر تأثیر تغذیه بر رشد جسمی کودک، به تأثیر آن در دوران بارداری بر خلق و خوی کودک نیز توجه ویژه شده است.

تحقیقات نشان می‌دهد محیط قبل از تولد برای رشد جنین که توسط مادر آماده شده و همچنین سلامت جسمانی و حالات عاطفی و هیجانی او، آثار بسیار مهمی در رشد قبل از تولد نوزاد دارد. برخی از این عوامل که آثار قابل ملاحظه ای دارند عبارتند از (روان شناسی رشد 1، جمعی از نویسندگان، تهران، سمت، 1385ش، ص 169):

1. سن مادر

2. تغذیه و بهداشت مادر

3. داروها و مواد سمی

4. تشعشعات رادیو اکتیو و اشعهx

5. بیماری های مادر هنگام بارداری

6. عامل Rh

7. عواطف و هیجانات مادر.

برای این‌که مادر، به خصوص در ماه‌های اولیه بارداری تغذیة مناسب، استراحت کافی و خواب راحت داشته باشد، باید از بهداشت روانی، آسایش خاطر و آرامش قلبی برخوردار باشد. بسیاری از ناراحتی‌های دوران بارداری و نابهنجاری‌های جنینی، ناشی از خلأ عاطفی، اضطراب و افسردگی مادر است. هرگونه کم توجهی و بی‌محبتی به مادران باردار و تحمیل فشارهای روانی به ایشان، به طور مستقیم بر روند رشد طبیعی جنین تأثیر می گذارد. (روان شناسی تربیتی کاربردی، غلامعلی افروز، تهران، انجمن اولیا و مربیان، یازدهم، 1386ش، ص224)

از نظر قرآن کریم نیز پس از آن‌که جنین، شکل کامل خودش را یافت، روح الهی در او دمیده می‌شود:

(و لقد خلقنا الانسان من سلالةٍ من طین، ثم جعلناه نطفة فی قرار مکین، ثم خلقنا النطفة علقة، فخلقنا العلقة مضغه، فخلقنا المضغه عظاماً، فکسونا العظام لحماً ثم انشأناه خلقاً فتبارک الله احسن الخالقین؛ و ما انسان را از عصاره‌ای از گِل آفریدیم؛ سپس او را نطفه‌ای در قرارگاهِ مطمئن (رَحِم) قرار دادیم؛ سپس نطفه را به صورت عقله [= خون بسته]، و علقه را به صورت مضغه [= چیزی شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را به صورت استخوان‌هایی در آوردیم؛ و بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازه‌ای بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایی که بهترین آفرینندگان است) (سوره مؤمنون، آیه 12-14)

و در سوره سجده می فرماید:

سپس پیکر او را آراست و از روح خود در آن دمید و برای‌تان گوش و چشم و دل‌ها آفرید. چه اندک شکر گزاری می‌کنید. (سوره سجده، آیه 9)

با توجه به توصیف اعجازآمیز و زیبایی که قرآن از مراحل تکوین جنین بیان می‌کند و بر اساس مطالعات انجام شده، جنین در ماه چهارم بتدریج به جنبش در می‌آید و مانند انسانی کوچک به حیات درون رحم ادامه می‌دهد.

در واقع با دمیدن روح در جنین، تحول عظیمی در روند رشد آن ایجاد می‌شود. در این شرایط تأثیرگذاری بسیاری از محرک‌های محیطی، عوامل عاطفی و روانی و معنوی بر جنین، فوق العاده چشم‌گیر می‌شود.

محرک‌های صوتی، همچون صحبت کردن مادر، گوش دادن مادر به صداها و سرودهای مختلف بر روند رشد و شخصیت جنین تأثیر فراوانی می‌گذارد؛ از این رو فرزند آوری امری ساده و بی‌برنامه نمی‌تواند باشد. برنامه‌ریزی، آینده‌نگری، احراز آمادگی‌های زیستی، روانی و معنوی و آگاهی به هدف‌ها و روش‌های تربیت در مراحل مختلف رشد، از اولین شرایط پذیرش مسؤولیت خطیر پدری و مادری است؛ چرا که با توجه به آنچه بیان شد، وظایف و مسؤولیت‌های پدر و اطرافیان و به ویژه مادر باردار، بیشتر آشکار می‌شود. (روان شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، ص 11)

در فرهنگ اسلامی، توصیه شده مادران باردار سخنان نیکو بر زبان جاری سازند و همچنین با قرآن کریم و ادعیه اهل بیت: مأنوس باشند و در آستانه تولد کودک نیز گوش و جان او را با صدای روح افزای اذان و اقامه، آشنا سازند.

چرا که اگر طبق آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: و تحقیقات اندیشمندان، محرک‌های صوتی و صداها بر شکل‌گیری شخصیت کودک نقش دارند، چه بهتر که پاک‌ترین صداها را به کودک هدیه کنیم، تا اولین قدم‌های تربیتی را برای کودک برداشته باشیم و او را در سعادت و تعالی اخلاقی یاری کرده باشیم. زیرا این مراقبت‌ها در شکل‌گیری شاکله وجودی فرزند تأثیر دارد که فرمود: «قُلْ کُل یَعْمَل عَلی شاکِلَتِه9؛ بگو هر کس بر اساس شاکلة خود عمل می کند» (سوره اسراء، آیه 84).

از آنچه بیان شد حکمت فرمایش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بیشتر معلوم می‌شود: روزی یکی از زنان فرهیخته و با تقوای مسلمان، از محرومیت زنان از ثواب جهاد سؤال کرد. حضرت در پاسخ فرمود:

از آن هنگام که زن باردار می‌شود، سپس وضع حمل می‌کند و آن‌گاه که کودک را شیر می‌دهد، در تمام این مدت همانند مردی است که در حال جهاد فی سبیل الله است و اگر در این مدت بمیرد، به منزله شهید است. ( مکارم الاخلاق، ج1، ص 268)

آری؛ اگر مادر باردار به وظایف خویش عمل کند و توصیه‌های اسلام در دوران حمل را (ر.ک: روان شناسی رشد، حسن احدی و شکوه السادات بنی جمال، تهران، شرکت پردیس شانزدهم، ص 83 به بعد) به کار بندد و کودکی سالم و مستعد برای تعالی اخلاقی تحویل دهد، خدمت ارزنده‌ای هم به فرزند خود و هم به جامعه کرده است و نیز باقیات الصالحاتی برای خود برجا گذاشته که نزد خداوند متعال، بی پاداش نخواهد ماند.

نشریه خُلُق ، آذر و دی 1388، شماره 14، ص58 و مهر و آبان 1388، شماره 13، ص40