Languages فارسی فارسى درى English اردو Azəri Bahasa Indonesia پښتو français ไทย Türkçe Hausa Kurdî Kiswahili Deutsche РУС Fulfulde Mandingue
Scroll down
اجتماعی

سنّ ازدواج؛ عوامل افزايش و راهبردهاى كاهش آن (قسمت دوم)

2016/12/10

سنّ ازدواج؛ عوامل افزايش و راهبردهاى كاهش آن (قسمت دوم)

سنّ ازدواج؛ عوامل افزايش و راهبردهاى كاهش آن

(قسمت دوم)

عوامل و راهبردهاى كاهش سن ازدواج

براى مبارزه با معضل اجتماعى بالا بودن سن ازدواج، راه حل‌هاى زيادى وجود دارد كه كمابيش از گذشته مطرح بوده. به نظر می‌رسد ديگر زمانِ دادن راه حل تمام شده و بايد در مسير عملى ساختن اين راه حل‌ها قدم برداشت. تنها راه رهايى از اين مشكل آن است كه ملت‌ها و دولت‌ها دست به دست هم دهند و با برنامه‌ريزى‌هاى كلان فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، سعى در رفع اين مشكل بزرگ داشته باشند. شايد نقطه آغازين و در عين حال، بسيار مهم حل مشكل اين باشد كه ابتدا سعى كنيم تفكر و شناخت جوانان را عوض كنيم و آنان را از مادى‌گرايى و سطحى نگرى، به معنويت و توجه خدا و دين باورى، سوق دهيم. حال با توجه به عوامل افزايش سن ازدواج ـ كه ابتداى مقاله بررسى شد ـ راهبردها و عوامل كاهش سن ازدواج نيز در همان غالب مطرح می‌شوند:

الف. راهبردهاى فرهنگى

همان‌گونه كه گفته شد، تغيير نگرش‌ها و شناخت‌هاى افراد كمك زيادى به تغيير رفتار آنان می‌كند، و هر تغييرى بدون داشتن زير ساخت‌هاى فكرى محكم، دوامى نخواهد داشت. وظيفه مهم متصديان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، رادیو و تلویزیون، مطبوعات، هنر و مانند آن، اين است كه در اين زمينه، برنامه‌ريزى جدّى داشته باشند. كارهايى كه می‌توان در اين زمينه انجام داد، عبارتند از:

1. ارزش دانستن تأهّل:

اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان يك ارزش، و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود، همان‌گونه كه در روايات اهل بيت (عليهم‌السلام) آمده است، كمك زيادى به تغيير نگرش افراد نسبت به سن ازدواج می‌شود. (بحارالانوار، ج 100، ص 218 ـ 225) لازمه اين كار آن است كه فرهنگ دينى در ازدواج، جايگزين فرهنگ مادى گردد و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولياى دين باشد كه به آن به عنوان وسيله‌ای براى نزديك شدن به خدا نگاه می‌كردند. (رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌وآله) نظر امام على (عليه‌السلام) را درباره ازدواج با حضرت فاطمه (عليها‌السلام)پرسيد، ايشان پاسخ دادند: «نعم العون على طاعة اللّه»؛ ياور خوبى براى من در اطاعت از خداست. بحارالانوار، ج 43، ص 117)

2. درجه بندى ملاك‌هاى انتخاب همسر:

در فرهنگ دينى، مهم‌ترين ملاك براى انتخاب همسر، ايمان و اخلاق است و ملاك‌هاى ديگر از اهميت كمترى برخوردارند.( پيامبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌وآله) فرمودند: كسى كه از دين و اخلاق خوبى برخوردار است، اگر به خواستگارى دخترتان آمد، به او همسر بدهيد؛ زيرا اگر چنين نكنيد، فتنه و فساد بزرگى در زمين ايجاد كرده‌ايد. وسائل العشیعه، ج 20، ص 86) اين در حالى است كه در جامعه كنونى ما، ملاك‌هايى همچون مدرك، ثروت، پست و مقام و به طور كلى، مظاهر مادى بيشترين اهميت را دارند. به همين دليل، تمام تلاش جوانان اين شده است كه از هر راهى، امتيازات مزبور را به دست آورند و از اين طريق، به مقبوليت اجتماعى كافى برسند. اما به دليل آنكه رسيدن به اين ملاك‌ها، زمان زيادى می‌طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم می‌شوند و بدين روى، سن ازدواج افزايش می‌يابد. اگر مسئولان فرهنگى كشور ارزش‌هاى واقعى را، كه ايمان و اخلاق در صدر آن است ترويج كنند، نه تنها سن ازدواج كاهش پيدا می‌كند، بلكه بسيارى از مشكلات ديگر نيز حل خواهد شد.

3. گسترش فرهنگ حجاب:

در جامعه‌ای كه فرهنگ «حجاب» حاكم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازين شرعى باشد و از اختلاط‌هاى مضر و فساد انگيز بين پسر و دختر پرهيز شود، زمينه براى ارضاى نامشروع نيازهاى جنسى بسيار كم می‌شود و در نتيجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج می‌گردد. همين امر موجب می‌شود احساس نياز به ازدواج در جوانان افزايش يابد و آنها زودتر ازدواج كنند. اگر فرهنگ حجاب كم رنگ شود و پسران و دختران محدوديت زيادى در ارتباط با يكديگر نداشته باشند، انگيزه آنان براى ازدواج كاهش می‌يابد و در نتيجه، سن ازدواج بالا می‌رود؛ چنان كه يكى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همين موضوع است؛ زيرا ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود می‌بينند.

4. گسترش فرهنگ قناعت و ساده زيستى:

اگر در جامعه ساده زيستى و استفاده از حداقل امكانات مادى ارزش گردد يا ـ دست كم ـ ضد ارزش نباشد، سن ازدواج كاهش پيدا می‌كند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبيل مدل بالا و امكانات مادى ارزش شود و چشم و هم‌چشمى‌هاى زيان‌آور گسترش يابد، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهيه آن برود و تا وقتى آن را تهيه نكرده است، ازدواج نكند. در نتيجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم می‌ماند.

5. ازدواج در خلال تحصيل:

همان‌گونه كه گفته شد، يكى از عوامل افزايش پيدا كردن سن ازدواج، تحصيل است. اگر به گونه‌ای برنامه‌ريزى شود كه دانشجويان قادر باشند در خلال تحصيل، ازدواج كنند، سن ازدواج در بين اين قشر، كه مهم‌ترين و حسّاس‌ترين بخش جامعه هستند، كاهش پيدا می‌كند.

اين امر مشروط بر اين است كه خانواده‌ها اولا، اهميت موضوع را درك كنند و متوجه اين موضوع باشند كه چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آنها را تهديد می‌كند و چه مشكلات روحى و روانى زيادى در اثر تأخير ازدواج براى آنان به وجود می‌آيد كه با ازدواج كردن تمام يا بيشتر اين مشكلات حل می‌شود؛ ثانياً، با برنامه‌ريزى دقيق و هماهنگ و كمك دانشگاه‌ها و ديگر مؤسسات فرهنگی به گونه‌ای برنامه‌ريزى كنند كه دانشجويان با حداقل امكانات بتوانند ازدواج كنند و در عين حال، درس خود را نيز ادامه دهند. جوان دانشجو اگر امكان ازدواج داشته باشد، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى، هم از بركات مادى و معنوى ازدواج بهره‌مند می‌شود و هم با انگيزه بيشترى درس و تحصيل را دنبال می‌كند. دانشجو اگر احساس كند آينده روشنى دارد و می‌تواند مسئوليت زندگى را، كه با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش كشد، كمتر به دنبال فعاليت‌ها و برنامه‌هاى غير درسى و حتى ضد درسى می‌رود، بلكه تمام سعى و همّت خود را صرف بهتر كردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن می‌كند.

ب. راهبردهاى اقتصادى

عوامل اقتصادى يكى از عمده ترين دلايلى است كه جوانان براى تأخير ازدواج خود مطرح می‌كنند. براى اينكه اين عامل مهم را كاهش بدهيم، در دو جهت بايد برنامه ريزى كنيم:

1. حتى الامكان هزينه‌ها را كاهش بدهيم.

2. منابع اقتصادى و توليد ثروت را براى جوانان فراهم كنيم.

بنابراين، راهبردهاى ذيل می‌توانند ما را در عملى ساختن دو هدف مزبور يارى دهند:

1. كاستن از هزينه‌هاى اضافى:

بسيارى از هزينه‌هايى كه در زندگى صرف می‌شود، اعم از هزينه‌هاى جشن عقد و عروسى، يا جهيزيه، مسكن و ساير لوازم زندگى، ضرورت ندارد و امكان حذف يا كاهش آنها هست. اگر پسر و دختر و خانواده‌هايشان تصميم بگيرند هزينه‌هاى غيرضرورى را حذف كنند و به حداقل امكانات اكتفا نمايند، امكان ازدواج براى بيشتر جوانان فراهم می‌شود. اينكه جوانان ما يا خانواده‌هايشان اين تصور را داشته باشند كه در ابتداى زندگى، بايد از همه يا بيشتر امكانات مادى برخوردار باشند و در برگزارى مراسم عقد و عروسى، هزينه‌هاى سنگينى بر يكديگر تحميل كنند، نتيجه‌ای نخواهد داشت جز فرار جوانان از ازدواج.

2. هميارى در هزينه‌هاى ازدواج:

همان‌گونه كه خداوند همه مردم جامعه را به يارى جوانان براى ازدواج و تشكيل زندگى دعوت می‌كند، همه افراد، بخصوص افراد متمول، وظيفه دارند در اين امر خير شركت كنند. همچنين اگر ترتيبى داده شود كه افراد نزديك به خانواده پسر و دختر، به صورت يك رسم و عادت نيكو، بخشى از هزينه‌هاى ازدواج را به عهده بگيرند، كمك بزرگى به تحقق اين هدف می‌شود. اين پيشنهاد گرچه ظاهر ساده‌ای دارد، ولى در عمل، تأثير شگفت‌انگيزى در هموار ساختن مسير ازدواج جوانان از خود به جاى می‌گذارد و چون اين مشكل عموميت دارد و هر كسى خود را محتاج كمك می‌بيند، همه مردم در اين امر خير شركت خواهند كرد.

3. پرداخت وام‌هاى قرض الحسنه براى ازدواج:

قرض الحسنه، كه يكى از سنت‌هاى خوب و گره‌گشاى اسلامى است و در آيات فراوانى از قرآن بدان تشويق و تأكيد شده،(سوره بقره، آیه 245؛ سوره مائده، آیه 12؛ سوره حديد آیه 11و 18، سوره تغابن، آیه 17، سوره مزمّل، آیه 20) تأثير فوق العاده‌ای در حل مشكلات اقتصادى جامعه دارد. اين سنّت حسنه، كمك زيادى به ازدواج جوانان و در نتيجه، كاهش سن ازدواج، خواهد شد.

4. تشويق به زندگى در كنار خانواده يكى از زوجين:

در زمان‌هاى گذشته اكثر جوانان، ابتداى زندگى خود را در كنار والدين‌شان آغاز می‌كردند و به مرور زمان سعى می‌كردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود جدا و مستقل شوند، اگر بتوان اين فرهنگ را دوباره زنده كرد و جوانان و خانواده‌هايشان را به پذيرش اين امر تشويق كرد، كمك زيادى به حل مشكل ازدواج می‌شود.

ج. راهبردهاى اجتماعى

به دليل آنكه جامعه مجموعه‌ای از واحدهاى كوچك تر به نام «خانواده» است، بهترين جايگاه كمك به ايجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از اين‌رو، براى حل مشكل ازدواج جوانان و جلوگيرى از افزايش سنّ ازدواج، چاره‌ای جز همكارى و هميارى همه افراد و آحاد جامعه نيست. راهبردهاى اجتماعى، كه می‌توان در اين زمينه ارائه داد، به قرار ذيل است:

1. فراهم كردن شرايط ازدواج آسان:

دولت مردان و متصديان امور اجتماعى وظيفه دارند به عنوان انجام يك كار جدى، برنامه دقيقى براى حل اين مشكل ارائه دهند. همچنين با تشويق مردم، بخصوص افراد متمول، جوانان را در اين امر يارى دهند. مسلما اگر دولت و مسئولان امر، قدمى در اين راه بگذارند، همه مردم به كمك آنها می‌شتابند؛ زيرا اين يك مشكل همگانى است و همه افراد به گونه‌ای با آن درگيرند.

2. گسترش مراكز مشاوره ازدواج:

يكى از دلايلى كه جوانان را از ازدواج دور كرده، نداشتن اطلاعات صحيح از ازدواج و وجود بدبينى‌هاى بى‌مورد است. بسيارى از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بى‌اطلاعند و برخى هم از افكار ناصحيح و خرافى در اين زمينه رنج می‌برند. وجود مراكز مشاوره ازدواج كمك شايانى به جوانان می‌كند و دغدغه‌هاى بى مورد آنان را برطرف می‌سازد.

3. كنترل مهاجرت روستاييان به شهرها:

از بين تمام خسارت‌ها و ضررهايى كه در مهاجرت روستاييان به شهر وجود دارد، مشكل افزايش سن ازدواج، جايگاه ويژه‌ای دارد. اگر بتوان با افزايش امكانات زندگى در روستاها و ايجاد اشتغال براى آنان، از مهاجرت آنها جلوگيرى كرد و آنان را به ماندن در روستا و توليد محصولات كشاورزى و دامى و امثال آن تشويق نمود، علاوه بر حل بسيارى از مشكلات اجتماعى، از افزايش سن ازدواج نيز جلوگيرى خواهد شد.

4. جلوگيرى از بى بند و بارى و ابتذال و فساد اخلاقى:

يكى از راه‌هاى پيشرفت جامعه پياده كردن قانون اساسى و جلوگيرى از متخلفان و بر هم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، بخصوص در حوزه اخلاق و مسائل جنسى، جلوگيرى نشود و با افراد متخلّف برخورد جدّى صورت نگيرد و در مقابل تهاجم و شبيخون فرهنگى دشمن، سياست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگى می‌شود كه اولين ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده می‌شود و جايگاه آن را تضعيف می‌كند. امروز كم نيستند جوانان پاك و مؤمنى كه شريك زندگى مناسبى براى خود نمی‌يابند. تأثير مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و بخصوص مواد مخدر بر تزلزل كانون خانواده و بدبينى جوانان به ازدواج، چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد. اگر متصديان اجتماع براى مبارزه با مفاسد اخلاقى كمر همت ببندند و اين دام‌هاى خطرناك را از جلوى جوانان بردارند، بركات زيادى نصيب جامعه كرده‌اند كه يكى از آنها هموار شدن راه ازدواج جوانان است.

نتيجه گيرى

با توجه به آثار جسمانى، روانى، اجتماعى و فرهنگى ازدواج، بايد موانع پيش روى را برطرف نمود و تمام تلاش خود را صرف كرد تا اين سنت الهى در اوايل جوانى به انجام برسد و جوانان از فوايد بى‌شمار آن برخوردار شوند و در يك زندگى بالنده و بانشاط و به دور از دغدغه و انحراف، قرار گيرند. اين مهم با همت مردم و خانواده‌ها و مسئولان فرهنگى و اقتصادى كشورها از طريق فرهنگ سازى، مبارزه با اعتقادات غلط، كاهش تجمل‌گرايى، احساس مسئوليت بيشتر در رابطه با جوانان، كمك مالى و معنوى به فرزندان، پيروى از دستورات دينى، اختصاص منابع مالى بيشتر به ازدواج جوانان، و تشويق و ترغيب به ازدواج حاصل می‌آيد.

 

پى نوشت‌ها

اسلام و جامعه شناسى خانواده؛ بستان، حسين؛ قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه؛ 1383.

بحارالانوار؛ مجلسى؛ محمّدباقر ، بيروت؛ مؤسسة الوفاء؛ 1403.

مجله اصلاح و تربيت، ش 63 (فروردين 1379)، ص 13.

محجّة البيضاء؛ فيض كاشانى، مولى محسن؛ قم، جامعه مدرسين.

ميزان الحكمه؛ محمّدى رى شهرى، محمّد ، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1362.

 نورالثقلين؛ عبدالعلى بن جمعه حويزى ، قم، اسماعيليان، 1370.

وسائل الشيعه؛ عاملى؛ شيخ حرّ؛ قم؛ مؤسسه آل البيت.

. Spanier, Graham B. (1991), "Cohabitaion: Recent Changes in the U.S." in John Edwards and David H. Demo (ed) morriage and Family in Transition, Boston and London: Allyn and Bacon.

به نقل از: ماهنامه معرفت، سال شانزدهم ، شماره اول ، فروردين 1386