Languages فارسی فارسى درى English اردو Azəri Bahasa Indonesia پښتو français ไทย Türkçe Hausa Kurdî Kiswahili Deutsche РУС Fulfulde Mandingue
Scroll down
تفسیر

تسبیح در قرآن (بخش دوم)

2016/12/25

تسبیح در قرآن (بخش دوم)

تسبيح در قرآن

(قسمت دوم)

حسن صادقي

علّت تسبيح گفتن

الف) مرحوم صدرالمتألهين معتقد است،تمامي موجودات از جهت طبيعت و اراده و عقل متوجه و پوينده به سوي حق تعالي هستند و اين معني در بيشتر محسوسات جوهري مشاهده مي‌شود. بنابراين روشن است كه هرموجودي به حسب وجود شيء، بر پروردگار خويش كه متصف به صفات جمالي و منزه از نقايص امكان است، عارف مي‌باشد و هركس كه خدا را شناخت، ناچار او را به زبان حال و يا قال و يا فعل، تسبيح و تقديس و تنزيه مي‌نمايد، پس هر موجودي به ستايش او تسبيح‌گوست، جز آن كس كه قوه وهم ـ كه تغيير دهنده خلقت الهي است ـ بر او غالب باشد. (تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 147)

خلاصه نظر ايشان اين است كه هر موجود به خدا عارف است و هركه عارف باشد، او را تسبيح مي‌كند.

ب) از نظر مرحوم علامه طباطبايي ، هرموجودي داراي علم است و وجود خود را درك مي‌كند و مي‌خواهد با وجود خود، احتياج و نقص وجودي خود را كه سرا پايش را احاطه كرده، اظهار نمايد. احتياج و نقصي كه پروردگار و كمال او آنرا احاطه كرده است؛ پس هرموجودي درك مي‌كند كه ربّي غير از خداي متعال ندارد، پس او را تسبيح مي‌كند. (الميزان، ج 13، ص 125)

ج) از نظر آيت‌اللّه جوادي آملي: همه موجودات به نقص و عيب‌شان آگاهند و به موجودي منزه از عيب و نقص پناهنده‌اند و از آن موجود، به اين موجودات كمال مي‌رسد و چون اينها آن مبداء هستي را منزه از نقص و عيب مي‌دانند، لذا به او تكيه كرده و او را تسبيح مي‌كنند و چون از او فيض دريافت مي‌كنند، تسبيح را همراه با ثنا انجام مي‌دهند.( تفسير موضوعي قرآن، ج 1، ص 241) كه بنابراين نظر آيت‌اللّه جوادي مانند نظر مرحوم علامه طباطبايي‌(ره) است.

انواع تسبيح كنندگان

آيات متعددي، تمام موجودات عالم هستي را تسبيح گوي خداوند معرفي مي‌كند و در برخي از موارد به موجودات خاصي ـ به خاطر علل خاصي ـ تسبيح را نسبت مي‌دهد.

1. دسته اوّل (آيات عامّه): سوره صف، آیه90؛ سوره حشر، آیات 1 ـ 24؛ سوره حديد، آیه 1؛ سوره تغابن، آیه1؛ سوره جمعه، آیه 1؛ سوره نور، آیه 41؛ سوره انبياء، آیه 20؛ سوره اسراء، آیه44.

2. دسته دوم (آيات خاصه):

الف) تسبيح ملائكه: سوره رعد، آیه 13؛ سوره زمر، آیه 75؛ سوره غافر، آیه 7؛ سوره فصلت، آیه 38؛ سوره شوري، آیه 50؛ سوره بقره، آیه 30؛ سوره انبياء، آیه 20 ـ 21؛ سوره اعراف، آیه 206.

ب) تسبيح رعد: رعد،  12.

ج) تسبيح پرندگان: سوره نور، آیه 41؛ سوره انبياء، آیه 79؛ سوره سبأ، آیه 10؛ سوره ص، آیه 18 ـ 19.

د) تسبيح كوهها: سوره انبياء، آیه 40؛ سوره سبأ، آیه 1؛ سوره ص، آیه 18.

هـ) خاندان اهل‌بيت و مردان الهي: نور، آیه 36 ـ 37. در آيه ياد شده (في بيوت) تفسير به بيوت اهلبيت (عليهم‌السلام) شده است. (تفسير نمونه، آیه 13، ص 192)

حكيم متأله، عارف والا مقام، مفسّر مدقق مرحوم صدر‌المتالهين(ره) براي تسبيح كنندگان مراتبي قائل است، بدين شرح:

مرتبه اوّل: ذات احدي اللهي، سبّوح قدّوس، رب الملائكة والروح.

مرتبه دوم: فرشتگان مقرّب و عقول مهيمن .

مرتبه سوم: فرشتگان آسماني.

مرتبه چهارم: فرشتگان زميني و نفوس ناطقه (انساني).

مرتبه پنجم: تسبيح بدن (جسم) و ابعاد آن. (تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 148 - 149)

لازم به يادآوري است كه اين مراتب، هم انواع تسبيح كنندگان و هم مرتبه‌شان را بيان كرده است و ديگر اينكه، هركدام از اينها، تسبيح ويژه‌اي براي خود دارند.

زمان تسبيح

در آيات، تعابير متعددي درباره زمان تسبيح، وارد شده است كه به چند دسته تقسيم مي‌شود:

1. آياتي كه در آنها، تسبيح به صورت فعل مضارع به كار رفته است مانند: يسبّح للّه ما في السّموات و ما في الارض (سوره حشر، آیه 59، ص 1) و. و در علم بيان، تبيين شده است كه فعل مضارع، افاده استمرار مي‌كند، در اين صورت تسبيح موجودات ـ به طور كلي ـ كه در چند آيه به صورت فعل مضارع آمده است، مستمر بوده و كمترين وقفه‌اي در تسبيح آنها وجود ندارد.

2. آياتي كه تعبير يسبحون الليل و النهار دارد كه باز براستمرار دلالت مي‌كند.

3. آياتي كه عبارت بالغدو و الآصال و بالعشي و الإبكار دارد كه كنايه از استمرار تسبيح ممكنات است و برخي از مفسّران در جاهاي متعدد، به اين مسأله تصريح كرده‌اند.

4. آياتي كه مخاطب مستقيم آن، حضرت رسول‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مخاطب غير مستقيم آن، تمام مسلمانان مي‌باشند و به زمان‌هاي مخصوصي اشاره شده است:

الف) و سبّح بحمد ربّك قبل طلوع الشمس وقبل الغروب ومن الليل فسبّحه وأدبار السجود (سوره ق(50)، آیات 39 ـ 40) برخي از مفسّران، نمازهاي پنجگانه را به امر آيه فوق تطبيق داده‌اند، بدين ترتيب «قبل طلوع الشمس» يعني نماز صبح، «قبل الغروب» يعني عصر و يا ظهر وعصر، «ومن الليل فسبّحه» يعني مغرب و عشا، «وأدبار السجود» يعني نوافل بعد از نمازها و يا نافله مغرب. (الميزان، ج 18، ص362) و در روايتي از امام صادق‌(علیه السلام) براي صبح و شام، ذكري بيان شده است، كه منافاتي با تطبيق فوق ندارد.

ب) وسبّح بحمد ربّك حين تقوم (سوره طور (52)، آیه 48). در تفسير «حين تقوم» به برخاستن از مجلس و برخاستن براي نماز واجب و...آمده است،كه همه اينها قابل جمع است. (تفسير نمونه، ج 22، ص 468)

ج) ومن اللّيل فسبّحه و ادبار النّجوم (سوره طور (52)، آیه 49) در تفسير قمي و مجمع البيان «و من الليل فسبّحه» به نماز شب و «أدبار النجوم» به نافله صبح و «ادبار السجود» كه در آيه 40 سوره ق آمده است، به نافله مغرب تفسير شده است (بنابر تفسير روايات اهلبيت(علیهم‌‌السلام).( الميزان، ج 19، ص 25)

د) و من اللّيل فاسجد له و سبّحه ليلا طويلا (سوره انسان(76)، آیه 26) در روايت امام رضا(علیه‌السلام)، تسبيح به نماز شب تفسير شده است ولي ممكن است از قبيل بيان مصداق روشن باشد. (تفسير نمونه، ج 13، ص 379)

هـ) وسبّح بحمد ربّك قبل طلوع الشمس وقبل غروبها ومن آنائي الليل فسبّح واطراف النّهار لعّلك ترضي (سوره طه (20)، آیه 30) مراد از تسبيح بنابر قول برخي، مطلق تسبيح وبنابر قول بعضي، نمازهاي پنجگانه است و در برخي از روايات نيز، اذكار مخصوصي براي قبل از طلوع خورشيد و قبل از غروب، ذكر شده است ولي به هرحال مي‌توان گفت كه اين تفسيرها با هم منافاتي ندارد. (تفسير نمونه، ج 25، ص 338)

و) وسبّح بحمد ربّك بالعشي والابكار (سوره غافر (40)، آیه 55) شايد تعبير بالعشي والابكار كنايه از استمرار باشد.

در آيات فوق، تسبيح، غالباً بر نماز تفسير شده است و وجه آن اين است كه نماز مشتمل برتسبيح است، لذا به نماز، تسبيح گفته شده است از باب (تسمية الشيء باسم جزئه).

تسبيح در روايات

1. از ابي‌الصلاح روايت شده است كه از تفسير آيه وان من شيء إلاّ يسبّح بحمده (سوره اسراء (17)، آیه 44) سؤال كردم. امام صادق‌(علیه‌السلام) فرمود: هرچيز تسبيح و حمد خدا مي‌گويد حتّي هنگامي كه ديواري شكافد صدايي از آن به گوش مي‌رسد، آن تسبيح ديوار است. (تفسير نمونه، ج 12، ص 138)

2. از امام باقر‌(علیه‌السلام) نقل شده كه فرمودند: پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نهي كرد از علامت داغ گذاشتن در صورت حيوانات و تازيانه زدن به صورت آنها، زيرا آنها حمد و تسبيح الهي را انجام مي‌دهند. (تفسير نمونه، ج 12، ص 138)

3. از امام صادق‌(علیه‌السلام) نقل شده كه فرمودند: هيچ پرنده‌اي در صحرا و دريا صيد نمي‌شود و هيچ حيوان وحشي به دام صياد نمي‌افتد مگر به خاطر ترك تسبيح. (تفسير نمونه، ج 12، ص 138)

4. امام باقر‌(علیه‌السلام) صداي گنجشگاني را شنيد؛ فرمود: مي‌دانيد اينها چه مي‌گويند؟ ابو‌حمزه ثمالي مي‌گويد: عرض كردم نه، فرمود: اينها تسبيح خداوند بزرگ را مي‌گويند و روزي خود را از او مي‌خواهند. (تفسير نمونه، ج 12، ص 138)

5. يك روز پيامبر‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نزد عايشه آمد و فرمود: اين دو لباس مرا بشوي، عرض كرد: اي رسول خدا ديروز شستم. فرمود: آيا نمي‌داني كه لباس انسان نيز تسبيح خدا مي‌گويد و هنگامي كه چرك و آلوده شده، تسبيح آن قطع مي‌شود. (تفسير نمونه، ج 12، ص 138)

قطع شدن تسبيح به خاطر آلوده و كثيف شدن لباس، شايد به خاطر اين باشد كه موجودات تا چهره پاك و طبيعي دارند، انسان را به ياد خدا مي‌اندازند، اما هنگامي كه چهره طبيعي خود را از دست دادند ديگر آن ياد‌آوري از بين مي‌رود. (تفسير نمونه، ج 12، ص 140)

مجموعه اين روايات نشانگر آنست كه عموميّت تسبيح موجودات همه چيز را شامل مي‌شود.

فضيلت قرائت مسبّحات

از جابر نقل شده است كه امام باقر‌(علیه‌السلام) فرمودند: هركس سوره‌هاي مسبّحات را بخواند پيش از آنكه بخوابد، او نميرد تا حضرت قائم‌(عج) را درك كند و اگر بميرد در جوار نبي‌اكرم‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خواهد بود. (اصول كافي، ج 2، ص 126)

مسبّحات پنج سوره است: حديد، حشر، صف، جمعه، تغابن. (تفسير نمونه، ج23، ص293) و برخي اسرا و اعلي را نيز اضافه كرده‌اند. (اصول كافي، ج 2، ص 122)

فضيلت تسبيح حضرت فاطمه زهرا (‌عليها‌السلام)

از امام صادق ‌(علیه‌السلام) منقول است كه تسبيح حضرت زهرا ‌(عليها‌السلام) بعد از هر نماز، در نظر من از هزار ركعت، در هرروز، دوست داشتني‌تر است.

و در روايت ديگري وارد شده است كه خداوند به چيزي با فضيلت‌تر از تسبيح حضرت فاطمه زهرا (‌عليها‌السلام)عبادت نشده است. (سفينة البحار، ج 4، ص 46) و در خبر ديگر از از امام باقر‌ (علیه‌السلام) منقول است كه هركس تسبيح حضرت زهرا‌‌ (عليها‌السلام) را بگويد و سپس استغفار كند، بخشيده مي‌شود و در حالي كه تسبيح حضرت زهرا‌ (عليها‌السلام) 100 بار با زبان است اما در ميزان هزار است و شيطان را طرد و رحمن (خدا) را خوشحال مي‌كند. (سفينة البحار، ج 4، ص 47)

فضيلت تسبيح و سبحان اللّه و…

1. از امام صادق ‌(علیه‌السلام)، از أمير‌المؤمنين ‌(علیه‌السلام) نقل شده است كه: تسبيح نصف ميزان را پر مي‌كند و تحميد تمام ميزان را واللّه اكبر ما بين آسمانها و زمين را. (اصول كافي، ج 14، ص 268)

2. از امام باقر‌ (علیه‌السلام) نقل شده است كه :كسي كه بدون تعجب سبحان اللّه گويد، خداوند از آن، پرنده‌اي خلق مي‌كند كه داراي يك زبان و دو بال است و آن تسبيح خداوند مي‌كند در ميان تسبيح كنندگان و ثوابش براي آن شخص نوشته مي‌شود تا اينكه روز قيامت شود. ومثل سبحان اللّه است، الحمد‌للّه ولا إله إلاّ اللّه واللّه اكبر. (بحارالانوار، ج 90، ص 172)

3. از امام صادق ‌(علیه‌السلام) نقل شده است كه :فقرايي نزد رسول اكرم‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمدند و گفتند: اي رسول خدا! اغنيا مالي دارند تا عتق رقبه كنند و ما نداريم و مالي دارند تا بدان حج كنند و ما نداريم و مي‌توانند صدقه بدهند و ما نمي‌توانيم و قادرند كه با آن جهاد در راه خدا كنند و ما قادر نيستيم. رسول اكرم‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: كسي كه خدا را صد بار تكبير گويد، با فضيلت‌تر است از عتق صد رقبه، و كسي كه خدا را صد بار تسبيح گويد، بهتر است از دادن صد شتر براي قرباني در حج و كسي كه خدا را صد بار حمد گويد، بهترين مردم است از جهت عمل در آن روز. (اصول كافي، ج 4، ص 268)

 

پاورقيها:

قرآن

اصول كافي؛ كليني، محمد بن يعقوب‏؛ محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ دار الكتب الإسلامية؛ ؛ تهران‏؛ 1407 ق‏.

بحار الانوار؛ مجلسي، محمد؛ باقر دار إحياء التراث العربي‏؛ بيروت‏؛ دوم‏.

تفسير القرآن الكريم؛ صدر‌الدين محمد بن ابراهيم شيرازي؛ محقق: محمد خواجوى؛  انتشارات بيدار؛ قم؛ 1366 ش؛ چاپ: دوم.

تفسير منشور جاويد؛ سبحاني، جعفر؛ سسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (علیهم‌السلام).

تفسير موضوعي قرآن؛ جوادي آملي، عبد‌اللّه؛ اسراء؛ 1388.

تفسير نمونه؛ مكارم شيرازي، ناصر؛ دار الكتب الإسلامية؛ تهران؛ 1374 ش؛ چاپ: اول.

سفينة البحار؛ قمي، شيخ عباس؛ اسوه‏؛  قم‏؛ 414 ق‏؛ چاپ: اول‏.

شرح خطبه حضرت زهرسلام الله علیها ؛ حسيني،‌ سيد عزّ‌الدين؛ قم؛ موسسه بوستان کتاب‏؛ چاپ: سیزدهم؛ ۱۳۹۱.

شرح و تفسير لغات قرآن بر اساس تفسير نمونه؛ شريعتمداري، جعفر ؛ م‍ش‍ه‍د؛ ب‍ن‍ی‍اد پ‍ژوه‍ش‍ه‍ای‌ اس‍لام‍ی؛ ۱۳۷۲.

لسان العرب؛ ابن منظور، محمد بن مكرم‏؛ محقق: جمال الدين مير دامادى‏؛  دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر؛ بيروت‏؛ 1414 ق‏؛ چاپ: سوم‏.

معجم مقاييس اللغة؛ أحمد بن فارس‏؛ محقق: عبد السلام محمد هارون؛ مكتب الاعلام الاسلامي‏؛ قم‏؛ 1404 ق‏؛ چاپ: اول‏.

المفردات في غريب القرآن؛ راغب اصفهاني، حسين بن محمد؛ دارالعلم الدار الشامية؛ محقق: صفوان عدنان داودى؛ دمشق بيروت؛ 1412 ق؛ چاپ: اول.

ميزان الحكمه؛ محمّدي ري شهري، محمّد؛ محقق: دار الحديث؛ دار الحديث؛ چاپ : الأولى.

الميزان؛ طباطبايي، سيد محمد حسين؛ دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم؛ قم؛ 1417 ق؛ چاپ: پنجم.